همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
در شرایطی که نتایج و اتفاقات پایان دور رفت باعث شده بود پرسپولیس بحرانزده بار دیگر ردای مدعیبودن به تن کند و حتی شانس قهرمانی نیمفصل را بهدست بیاورد، تیم آشفته و خستهکننده یحیی گلمحمدی با دست خودش این فرصت را پس زد و به حضور در پله سوم جدول بسنده کرد. آنها بعد از ۲پیروزی سخت و حداقلی برابر شمسآذر قزوین و نساجی، آخرین بازی فصل را با مس رفسنجان برگزار کردند و به نتیجهای بهتر از مساوی یک-یک دست نیافتند. اینگونه، سرخپوشان وارد بحرانی دیگر شدند و شور کار مخصوصا زمانی درآمد که یحیی گلمحمدی برای هزارمینبار در پایان همین مسابقه استعفا کرد!
کجاست فوتبال؟
اگر کسی در تمام طول نیمفصل اول فرصت تماشای مسابقات پرسپولیس را نداشت، تنها با دیدن همین دیدار با مس رفسنجان میتوانست به کیفیت واقعی تیم گلمحمدی در این فصل پی ببرد. همهچیز همینجا بود؛ مدافعان آشفته و ناهماهنگ، هافبکهای ناکارآمد و پراشتباه و وینگرهایی که عملا هیچ گرهی از بازی باز نمیکردند. پرسپولیس در دور رفت کلا ۱۹گل به ثمر رساند؛ یعنی بهطور متوسط ۱.۲۶گل در هر مسابقه. این خیلی کم است و موضوع زمانی عجیبتر میشود که بدانیم سرخپوشان از تیمهایی مثل ملوان و شمسآذر هم کمتر گل زدهاند. با وجود این، مشکل فقط همین نیست. داستان این است که پرسپولیس اصلا موقعیت گل درست نمیکند. در همین بازی با مس، غیر از گلی که شهاب زاهدی زد، شما خلق چند فرصت دیگر را از سوی شاگردان گلمحمدی به یاد میآورید؟ آنها حداکثر باید همان یک گل را میزدند که زدند. پرسپولیس تیمی را نبرد که در ۵مسابقه قبلیاش شکست خورده بود؛ تیمی که تا خرخره در بحران قرار داشت، با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکرد و سرمربی مغضوبش همین چند روز پیش علیه کل باشگاه حرف زده بود! وقتی پرسپولیس نمیتواند حتی برابر چنین رقیبی نمایش شایسته و سزاوارانهای داشته باشد، معلوم است که مشکل فنی جدی دارد.
ناامیدی بین بازیکنان
نوع فوتبال پرسپولیس آنقدر کسالتبار و زننده شده که حتی ناامیدی بین بازیکنان خود این تیم هم رسوخ کرده. کافی است واکنش عصبی سروش رفیعی - که خودش جزو بدترین بازیکنان فعلی تیم است - را بعد از تعویض مرور کنید. کافی است مهدی ترابی را به یاد بیاورید که اواخر فصل گذشته در بهترین فرمش بود، اما حالا هر بازی تعویض میشود و خودش هم تعجب نمیکند. کافی است مصاحبه بعد از بازی علیرضا بیرانوند را به یاد بیاورید که در کمال صداقت میگوید: «باید ۴بر یک میباختیم. با این فوتبالی که ما بازی میکنیم، هواداران ما را مدعی ندانند.» این کارد به استخوان رسیده و دیگر چیزی برای پنهانکردن باقی نمانده است. هراس بزرگ این است که مشکلات تاکتیکی و فنی پرسپولیس حتی با خرید بازیکن در نیمفصل هم برطرف نشود.
استعفاهای یحیی
این داستان از فرط تکرار مبتذلتر از آن شده است که اصلا جای پرداخت داشته باشد. یحیی در پرسپولیس مربی موفقی بود، اما با این حربه نخنما، شأن خودش را تا سطح یک مربی نازکنارنجی و همیشه در حال فرار پایین آورد. بالاخره او یک روز از پرسپولیس خواهد رفت، اما چه حیف که به جای دستاوردها و جامهایش، در آن زمان با رکورد بیپایان قهرهایش به یاد آورده خواهد شد!
نظر شما